چپلت
چپلت وسیلهای است که ماهیچه را در لحظه قالب در محلل معینی نگه داشته و مانع از تکان خوردن آن در هنگام بازی می گردد. چپلت ماهیچه را در مراحل مختلف در وضع معین شده نگه میدارد و از خرد شدن، شکستن و فرونشستن ماهیچه جلوگیری میکند که شکلهای زیر نشان دهنده کاربرد چپلت هستند.چپلتها بر حسب نوع جنس ریختهگری از همان جنس و یا آلیاژ نزدیک به آن استفاده میشود به طور مثال معمولا چپلتها از فولادهای ساده کربنی (نرمترین نوع فولاد که به صورت میله، مفتول و ورق در بازار وجود دارد) ساخته شده که برای جلوگیری از اکسیده شدن سطح آنها را روکش قلع (فرو بردن چپلت در مذاب قلع)مینمایند. همچنین بعضی از چپلتها با قلع یا مس آبکاری الکتریکی میشوند.
چپلتها در آلیاژهای غیر آهنی که بحث مقاومت به خوردگی از اهمیت بالایی برخوردار است باید از جنسی استفاده کرد که خیلی نزدیک به آلیاژ ریختهگری مد نظر باشد. تا چپلتها با فلز مذاب به خوبی اتصال برقرار کنند در صورت بروز این مشکل (برقرار نشدن پیوند کامل بین چپلت و مذاب) از یک فلز واسطه با نقطه ذوب پایینتر از دمای ذوب چپلت استفاده میکنند که این فلز واسطه توسط آبکاری یا روشهای دیگر بر سطح چپلت صورت میگیرد. البته قابل ذکر است که این فلز واسطه باید کمترین مقاومت در برقرار کردن پیوند بین چپلت و مذاب را از خود نشان می دهد.
شرایط یک چپلت
1- داشتن حداقل ضخامت به نحوی که اولا بتواند با داشتن استحکام کافی جهت تحمل وزن ماهیچه در حالت قبل و حین ذوبریزی به طوری که در حین ذوب کامل نشود.
ثانیا ذوب شدن سطح آن به اندازه کافی و برقراری پیوند مناسب و یا در صورت امکان ذوب شدن تقریبا کامل در مذاب توسط مذاب احاطه شده.
در این جا لازم به ذکر است اشاره شود که ضخامت چپلت به درجه حرارت ذوب ریزی و به میزان ذوب اطراف آن و به سرعت ذوبریزی و زمان بارریزی نیز بستگی دارد. که میتوان با تجربه و آزمایش به انتخاب اندازه وابعاد صحیح چپلت اسید.
شکل چپلت: بهتر است شکل چپلت را به گونهای طراحی کرد که بعد از ذوبریزی و منجمد شدن بتوان در جای که سوراخ کاری لازم است بتوان آن را از بین برد و یا در جاهایی از قطعه که قسمتی از چپلت نمایان میشود بتوان با حداقل برادهبرداری قسمتی از چپلت را برداشت.
2- جنس چپلت: در صورت امکان از نزدیکترین آلیاژ نسبت به آلیاژ مد نظر ذوبریزی استفاده شود تا در بحث مقاومت به خوردگی – مقاومت الکتریکی در دیگر بحث مشکل ایجاد نشود و در صورتی که امکان استفاده از آلیاژ نزدیک به آلیاژ مد نظر باشد. آلیاژی که برای جنس چپلت انتخاب میشود نقطه ذوب آن بالاتر از نقطه ذوب فلز مذاب باشد تا در حین ذوبریزی و قبل از حصول انجماد، کاملا ذوب نشود و ماهیچه در جای خود باقی بماند و در مذاب شناور نشود. و اگر ترکیب آلیاژی بسیار مهم باشد میتوان از هم آلیاژ استفاده کرد در صورتی که ضخامت چپلت را بیشتر و به اندازه کافی فضای خالی در قالب برای جایگذار چپلت باشد.
چه موقعی چپلتها مورد استفاده قرار میگیرند؟
هنگامی طرح قطعه اجازه به کار گیری از تکیهگاه کافی برای ماهیچه را نداد. و یا در مواردی که امکان شکم دادن ماهیچهها در اثر حرارت مذاب وجود داشته باشد. برای قطعات خیلی پیچیده که بایستی از ماهیچههای زیادی استفاده نمود، برای کم کردن امکان جابجائی ماهیچهها نیز از چپلت استفاده میشود.
انوع چپلتها
از نظر شکل چپلتها اصلوا بدو نوع میخ مانند یا ستونی و چپلتهای تا شده سوراخ سوراخدار تقسیم میشوند.
چپلتهای ستونی: در شکل 2 سه نوع از انواع چپلتهای ستونی نشان داده شده است.
چپلت ساده با فشار بین قالب و ماهیچه و یا ماهیچه و ماهیچه قرار داده میشود. همچنین میتوان این چپلت را با چسب در جای خود ثابت نمود.
چپلت پین دار، این پین در سوراخ تعبیه شده در قالب وارد میگردد.
چپلت مرکب- این نوع چپلت برای نگه داشتن ماهیچههای عریض و سنگین به کار میرود.
سرچپلتهای ستونی میتواند ساده و یا سوراخدار بوده و ته چپلت ساده و یا دنده شده باشد. چپلتهای با سر سوراخدار و ته دنده شده به سهولت در مذاب ذوب شده و لذا برای قطعات ریختگی که بایستی در مقابل فشار بحرانی مواد آببندی شده باشند مناسب هستند.
انتخاب قطر سر و ضخامت ته چپلت بستگی به سطح و وزن ماهیچهای دارد که بایستی توسط چپلت نگهداری گرردند. ضخامت چپلت را بایستی به گونهای انتخاب نمود که پیش هنگام در اثر تماس با مذاب و یا حرارت مذاب خم نشده و یا ذوب نگردد.
چپلتهای سوراخدار – این چپلتها از طوریها ساخته میشوند و به صورت جعبههائی پلدار و یا بدون پل میباشند.
در شکل 3- انواع چپلتهای سوراخدار نشان داده شدهاند.
چپلتهای بدون پل- فقط برای نگهداری ماهیچههای سبک مناسب هستند.
چپلتهای پلدار – به علت برخورداری تحمل بارهای بالاتر برای ماهیچههای سنگینتر مورد مصرف قرار میگیرند.
مسائل مربوط به استفاده از چپلتها
چنان چه در انتخاب نوع مناسب و مصرف صحیح چپلتها دقت کافی به کار نرود مشکلات زیر به وجود میآیند:
جوش نخوردن چپلت به قطعه این مشکل از مصرف چپلت با ضخامت بیش از حد زیاد و پایین بودن درجه حرارت بارریزی به وجود میآید. این عیب باعث کم شدن خواص مکانیکی قطعه و عدم آببندی بودن آن میگردد.
ذوب پیش هنگام چپلت این مشکل در اثر بارریزی به وجود میآید. این عیب باعث کم شدن خواص مکانیکی قطعه و عدم آببندی بودن آن میگردد.
ذوب پیش هنگام چپلتها این مشکل در اثر بارریزی مذاب در درجات حرارتی بالا به وجود میآید.
مکهای گازی – این مکها در قطعه ریختگی به دلیل مرطوب و یا اکسیده بودن سطح چپلتها به وجود میآید (شکل 4) برای رفع آنها بایستی نکات زیر را در نظر گرفت:
- چپلتها را در محلی خشک و گرم نگهداری کرده و چپلتهای مرطوب را قبل از مصرف به خوبی خشک کنید. به هر حال در موقع خشک کردن چپلتها، درجه حرارت بایستی پایین بوده تا موجب اکسیده بودن و یا صدمه زدن به سطح چپلت نگردد.
- هرگز چپلت سرد را درون قالب ماسهای که توسط مشعل گرم شده قرار ندهید زیرا حرارت قالب باعث میگردد که مقداری بخار آب بر روی چپلت به وجود آید. به دلیل مشابه، چپلتها را نبایستی برای مدت طولانی در قالب باقیگذارد.
- در هنگام تمیز کردن محفظه قالب( توسط هوای خشک کمپرسور) دقت شود که چپلتها از جای خود تکان نخورند.
- قبل از استفاده از هر چپلتی دقت شود که سطح آن زنگ نزده و یا شکل چپلت خراب نشده باشد. زنگ زدگی سطح چپلت به دلیل عدم آبکاری صحیح آن میباشد. زنگ و رطوبت میتوانند زیر قشر آب داده شده روی چپلت در محل اتصال سر و ته چپلت نیز تجمع یابند.
- ایجاد گرافیت نامطلوب در چدن – چنانچه ماده آب داده شده روی سطح چپلت دارای سرب باشد. این عیب در محل تماس قطعه با چپلت به وجود میآید. برای رفع این مشکل بایستی از پوششهای بدون سرب برای آب دادن سطح چپلتها استفاده نمود.
کیفیت سطحی قطعه تولید
چنان چه منظور تولید قطعه ریختگی بدون نشانهای از محل چپلت در سطح قطعه ریختگی باشد، قالب و ماهیچه را بایستی به گونهای در نظر گرفت که بتوان از چپلتی مختصر طویلتر استفاده نمود به صورتی که بعد از سنگزدن سطح این قسمت از بین رفته و سطح صافی به دست آید.
و چپلت از نظر قرار گرفتن در قالب به دو نوع داخلی و خارجی تقسیم میشوند نوع خارجی آن مانند شکل 7 که قسمتی از چپلت در خارج از قالب قرار دارد و نوع داخلی آن چپلت کاملا در محفظه قالب هست و تمام سطح چپلت با قطعه پیوند میخورد.
استفاده از مواد کمکی عایق یا گرمازا در دیواره و سطح فوقانی تغذیه.